کارآفرینان از شکست نمیترسند، از پشیمانی میترسند!
کارآفرینها زندگی رویایی خودشان را میسازند.
قبل از قضاوت درباره خود یا دیگری درباره عدم انجام وظایفشان، تامل کنید. لحظهای وقت بگذارید و فکر کنید که چرا آن کار برای شما اهمیت داشت؟! سپس ادامه دهید:”آرزو می کنم کاش بیشتر کار کرده بودم” .
هیچکس در بستر مرگش چنین چیزی نمیگوید. بدون تردید فکر کردن درباره آن زمان خوشایند نیست. هیچکس دوست ندارد بمیرد! پس صبر کنید. تقویم تان را باز کنید و ۹۰ روز گذشته را از نظر بگذرانید. از خودتان بپرسید: “دوست داشتم بیشتر روی چه چیزی زمان بگذارم؟” این سوال باعث می شود فکر کنید که امروز روی چه چیزی وقت بگذارید!
پشیمانی را همه تجربه میکنند. پشیمانی هم بر جسم و هم بر روح ما اثرگذار است. چه زمانی کسی را رنجاندهایم؟ چه زمانی کم گذاشتهایم؟ چه زمانی باید بیشتر کار میکردیم؟ چه زمانی از زیرکار در رفتهایم؟ جسمی یا روحی؟ این افکار اثرگذارند، از بعضی پشیمانی ها در لحظه عبور میکنیم، بعضیها در تمام طول زندگی با ما هستند و سایه این پشیمانیها بر روی افکار و رفتار ما تاثیر میگذارد.
آنچه در این مقاله خواهید یافت:
پنج افسوس بزرگ کارآفرینان چیست؟
مدتی قبل مطلبی از یک نویسنده به نام برونی میخواندم که پنج پشیمانی در لحظه مرگ تعدادی از کارآفرینان و افراد عادی را ثبت کرده و آرزوهای مشترک آنان به شرح زیر ثبت کرده است:
- ای کاش میتوانستم آنگونه که خودم میخواستم زندگی میداشتم، نه آنی که دیگران میخواستند.
- ای کاش آنقدر زیاد کار نمیکردم.
- ای کاش قدرت بیان احساساتم را داشتم.
- ای کاش با دوستانم بیشتر معاشرت میکردم.
- ای کاش شادتر میبودم.
برونی پیشنهاد میکند تا هرکدام از این “ای کاش ها” را از خود بپرسید، پاسخ به هریک احساس فعلی شما درباره شغل، زندگی و ارتباطاتتان را نشان می دهد.ناراحت کننده بود.
آیا شما هم تاکنون احساس پشیمانی کردهاید؟
وقتی با دقت به پشیمانیهای خود نگاه کنیم، بیشتر با احساس چسبیدن به یک گذشته شبیه است. چسبیدن به یک احساس، چسبیدن به یک عادت، چسبیدن به روزمرهگی. البته چسبیدن به چیزی لزوما بد نیست، اما اگر جلوی پیشرفت ما را بگیرد، با آن چه کنیم؟ توصیه من این است که از جای خود حرکت کنید، رشد کنید و سپس تعادل خود را بازیابید.
مردم عموما می گویند عوامل شخصی گرفتارشان کرده است. آنها میخواهند یک فعالیت مورد علاقه خود مانند نویسندگی یا عکاسی را دنبال کنند اما این فعالیت ها در گروه کارهای غیرضروری زندگی دسته بندی شده و بدیهی است که پس از مدتی فراموش میشوند. اما چنین فعالیتهایی برای کسب خوشحالی ضروری به نظر میرسد و در لیست پشیمانی که ذکر شد نیز قرار میگیرند. چنین فعالیتهایی انسان ها را با خودشان آشنا میکند.
کاربرد کوچینگ در کارآفرینی چیست؟
در واقع جایی که ما در آن گیر میکنیم، شناختن کارهایی است که انجام نداده ایم. شاید چون نفع مالی برای ما نداشته است. بنابراین، این پروژههای شخصی و آرزوها اولویتبندی نمیشوند و موجب ناخرسندی در آینده خواهند شد و احتمالا پشیمانی از انجام ندادن آنها را در پی خواهد داشت این در حالی است که رویکرد امروزه کوچینگ که مربیها (کوچ ها) بکار میگیرند در این است که بخشی از زندگی مراجع خود را که درگیر مسائل شخصی است درک کنند تا بفهمند حال مراجع چگونه میتواند خوب باشد و چگونه انرژی مضاعف برای انجام کارهای اولویت بندی شدهاش داشته باشد.
و کلام آخر اینکه: اجازه ندهید پشیمانی شما را متوقف کند. با وجود خلاقیت، انگیزش و اختیار آزاد زندگی کنید. به خصوص در فرصتهای شغلی و مراجعه به موسسات کاریابی خودتان اولویتها را در مقابل خودتان قرار دهید و علاقه های خودتان را زندگی کنید. توجه کنید که خوشبختی و خوشحالی شما ارزشمند است ولی شما هم باید باور کنید که شما ارزش آن خوشبختی را دارید.
ترجمه با دخل و تصرف از مجله فورچون
مشاهده ویدیوهای آموزشی و مطالعه مقالات زیر را نیز توصیه میکنیم:
https://www.amfazel.com/tag/نحوه-استخدام-در-شرکت-های-خارجی/