آنچه در این مقاله خواهید یافت:
تفاوت کوچینگ و مشاوره
در این مقاله به این سوال که تفاوت کوچینگ با مشاوره و درمانگری و آموزش پرداختهام و سعی کردهام تفاوت آموزش، مشاوره و کوچینگ را به طور مفصل توضیح دهم.
در روشهای سنتی آموزش انتقال مطالب و مهارتهای جدید، مانند تغییر در روشها (نظیر برنامه های کاربردی نرم افزاری) تابع تعریف شغلهای جدید است. برنامههای آموزشی عمدتا عمومی بوده و با نیازهای تخصصی سازمانی و فردی تطبیق ندارد. به همین دلیل روشهای کلاسیک آموزشی برای انتقال دانش و مهارتهای خاص مناسب هستند ولی منجر به توسعه ویژگیهای شخصی یا صلاحیتهای حرفهای نمی شوند.
در فرایند مشاوره مسائل و مشکلات شخصی از طریق بحث به منظور افزایش درک و یا توسعه خود آگاهی بیشتر کاوش می شوند. هدف مشاوره این است که مشتری را به سوی اقدامات مورد صلاح دید خود هدایت کند تا اهداف مورد انتظار متقاضی را به دست آورد. مشاوران حرفه ای با مسائل مورد مشاوره عمیق تر کار می کنند تا اینکه در یک حوزه خاص تبحر پیدا می کنند.
کوچینگ چیست؟
کوچینگ (مربیگری) به نحوی توسعه یافته تا با نیازهای شخصی یا عملکردی فرد مراجعه کننده (کوچی یا مراجع) ومنطبق شوند و مهارت های فرد را در زندگی یا کار توسعه دهد. در کوچینگ روی برخی مهارتهای فردی تمرکز میشود که نمیتواند به آسانی یا به طور موثر در مشاوره یا محیط آموزشی سنتی انتقال یابد. در یک رویکرد انحصاری، کوچ (مربی)، میتواند از شبکه خود برای کمک به تحقق آرمانهای مراجع نیز کمک بگیرد. به همین دلیل فعالیت کوچینگ در یک محیط زنده شکل میگیرد و محدود به دیوارهای کلاس درس یا اتاق مشاوره نیست.
البته در برخی از مواقع از کوچینگ به عنوان ابزاری حمایتی در برنامههای آموزشی یا تقویت مهارتهای خاص استفاده میشود.
برخی مواقع در کوچینگ از شیوه های توسعه سازمانی، اصلاح فرایندها و بازنگری ساختار که عمدتا نقش استراتژیک دارند. برای ایجاد تحول گسترده و تغییر برنامه های کاربردی استفاده می شود ولی کوچها (مربیان) برخلاف مشاوران، کمتر به مشاوره تخصصی درباره مسائل تخصصی و ارائه راه حلهای خاص برای مشکلات و نیازهای (فردی یا سازمانی) میپردازند. به همین دلیل در قرارداد یک مشاور در امور کارکنان ممکن است بالا بردن راندمان پرسنل یا افزایش مشتری بخشی از سرویس مشاوره باشد ولی در کوچینگ منابع انسانی معمولا چنین تعهداتی گنچانده نمیشود.
در برخی سازمان ها از عبارت «مربی مشاور» نیز استفاده می شود که معادل The Advisor Coach است. این اصطلاح اغلب هنگامی استفاده می شود که مربی از بیرون سازمان درخواست شود و ارائه خدمات کوچینگ ذیل قرارداد “مشاوره” ارئه شود. یکی از دلایل این خلط مبحث، ارائه خدمات مربیگری توسط شرکت های مشاوره ای است. ولی اخیرا بسیاری از کشورها شروع به تمایز این دو خدمت کرده اند. کوچینگ یک فرآیند پیچیده است که گاهی نیاز به زمان دارد و مربیان حرفهای باید مراجع را از طولانی بودن فرایند کوچینگ آگاه سازند.
آیا کوچینگ همان درمانگری است؟
مربیگری به معنای «درمان» با نام دیگری نیست، گرچه ممکن است در استفاده از نظریهها، مدلها و تکنیکها و حتی ریشههای درمان در هر دو شباهتهایی مشاهده شود. مربیگری همیشه به دنبال حل مسائل عمیق نیست که گاهی خود باعث مشکلاتی مانند بی انگیزه بودن، عزت نفس پایین و ضعف عملکرد شغلی نیز میشود. برنامه های کوچینگ به طور کلی بیشتر به تنظیم اهداف و کمک به دستیابی به نتایج در زمانهای معین توجه دارد. کوچینگ بر این فرض استوار است که مراجع بیش از هر فرد دیگری بر شرایط خود آگاه است و با علم و اختیار فرایند کوچینگ را انتخاب کرده و نیازی به مداخله ندارند.
در برخی موارد برای کسی که مسائل پیچیده و چندجانبه و اساسی دارد، می تواند کوچینگ را تجربه کند ولی مسائل اساسی او حل نشده باقی باشد. اینکه مراجع به نتایج مورد نظر دست نیافته باشد معادل عدم درمان توسط مداخلات روانشناختی یا درمانی نیست. اگرچه کوچینگ معطوف به آینده است ولی ممکن است لزوما باعث نشود که مراجع به جلو حرکت کند بلکه باید رضایت و آرامش خود را در کنار تحقق اهداف مثبت خود به دست آورد.
تفاوت کوچینگ با آموزش چیست؟
برخلاف برنامه های آموزشی که به طور معمول کوتاه و میان مدت هستند، کوچینگ ممکن است سالها زمان نیاز داشته باشد. شاید برخی این امر را از محدودیت ها و موانع حرفه ای کوچینگ بدانند. متاسفانه این قضاوت چیزی شبیه نگاه سنتی در مورد روان شناسی و درمان است. کوچینگ یک فرآیند پیچیده است که نیاز به زمان دارد و مربیان حرفه ای باید همیشه مشتری را از طولانی بودن آن آگاه سازند.
البته اکثر مربیان علاقمند هستند که مرزهای حرفه ای خود و درمان های پزشکی را حفظ کنند و در صورت احساس نیاز به این نوع مداخله، با متخصصین مربوطه مشورت کنند. گاهی درمان در یک رابطه مربیگری با هدف بهبود شرایط زندگی و یا افزایش سلامت فردی همراه است تا با آزاد شدن از مشکلات ناشی از بیماری های مزمن و محدود به زمان و مبتنی بر ارزیابی نیازها صورت پذیرد.
به همین دلیل باید پیشرفت مراجع توسط مربی یا پشتیبان (دستیار) تحت نظارت باشد و ارزیابی پیشرفت فرایند کوچینگ توسط یک فرد آموزش دیده انجام شود. بدیهی است مربیان حرفهای در میانه راه ممکن است در صورت نیاز مراجع خود را به آموزش و مشاوره یا درمانگر مراجعه دهند تا برنامه مربیگری به موازات مداخله درمانی انجام شود.
تفاوت کوچینگ و مشاوره
در این مقاله به این سوال که تفاوت کوچینگ با مشاوره و درمانگری و آموزش پرداختهام و سعی کردهام تفاوت آموزش، مشاوره و کوچینگ را به طور مفصل توضیح دهم.
در روشهای سنتی آموزش انتقال مطالب و مهارتهای جدید، مانند تغییر در روشها (نظیر برنامه های کاربردی نرم افزاری) تابع تعریف شغلهای جدید است. برنامههای آموزشی عمدتا عمومی بوده و با نیازهای تخصصی سازمانی و فردی تطبیق ندارد. به همین دلیل روشهای کلاسیک آموزشی برای انتقال دانش و مهارتهای خاص مناسب هستند ولی منجر به توسعه ویژگیهای شخصی یا صلاحیتهای حرفهای نمی شوند.
در فرایند مشاوره مسائل و مشکلات شخصی از طریق بحث به منظور افزایش درک و یا توسعه خود آگاهی بیشتر کاوش می شوند. هدف مشاوره این است که مشتری را به سوی اقدامات مورد صلاح دید خود هدایت کند تا اهداف مورد انتظار متقاضی را به دست آورد. مشاوران حرفه ای با مسائل مورد مشاوره عمیق تر کار می کنند تا اینکه در یک حوزه خاص تبحر پیدا می کنند.
کوچینگ چیست؟
کوچینگ (مربیگری) به نحوی توسعه یافته تا با نیازهای شخصی یا عملکردی فرد مراجعه کننده (کوچی یا مراجع) ومنطبق شوند و مهارت های فرد را در زندگی یا کار توسعه دهد. در کوچینگ روی برخی مهارتهای فردی تمرکز میشود که نمیتواند به آسانی یا به طور موثر در مشاوره یا محیط آموزشی سنتی انتقال یابد. در یک رویکرد انحصاری، کوچ (مربی)، میتواند از شبکه خود برای کمک به تحقق آرمانهای مراجع نیز کمک بگیرد. به همین دلیل فعالیت کوچینگ در یک محیط زنده شکل میگیرد و محدود به دیوارهای کلاس درس یا اتاق مشاوره نیست.
البته در برخی از مواقع از کوچینگ به عنوان ابزاری حمایتی در برنامههای آموزشی یا تقویت مهارتهای خاص استفاده میشود.
برخی مواقع در کوچینگ از شیوه های توسعه سازمانی، اصلاح فرایندها و بازنگری ساختار که عمدتا نقش استراتژیک دارند. برای ایجاد تحول گسترده و تغییر برنامه های کاربردی استفاده می شود ولی کوچها (مربیان) برخلاف مشاوران، کمتر به مشاوره تخصصی درباره مسائل تخصصی و ارائه راه حلهای خاص برای مشکلات و نیازهای (فردی یا سازمانی) میپردازند. به همین دلیل در قرارداد یک مشاور در امور کارکنان ممکن است بالا بردن راندمان پرسنل یا افزایش مشتری بخشی از سرویس مشاوره باشد ولی در کوچینگ منابع انسانی معمولا چنین تعهداتی گنچانده نمیشود.
در برخی سازمان ها از عبارت «مربی مشاور» نیز استفاده می شود که معادل The Advisor Coach است. این اصطلاح اغلب هنگامی استفاده می شود که مربی از بیرون سازمان درخواست شود و ارائه خدمات کوچینگ ذیل قرارداد “مشاوره” ارئه شود. یکی از دلایل این خلط مبحث، ارائه خدمات مربیگری توسط شرکت های مشاوره ای است. ولی اخیرا بسیاری از کشورها شروع به تمایز این دو خدمت کرده اند. کوچینگ یک فرآیند پیچیده است که گاهی نیاز به زمان دارد و مربیان حرفهای باید مراجع را از طولانی بودن فرایند کوچینگ آگاه سازند.
آیا کوچینگ همان درمانگری است؟
مربیگری به معنای «درمان» با نام دیگری نیست، گرچه ممکن است در استفاده از نظریهها، مدلها و تکنیکها و حتی ریشههای درمان در هر دو شباهتهایی مشاهده شود. مربیگری همیشه به دنبال حل مسائل عمیق نیست که گاهی خود باعث مشکلاتی مانند بی انگیزه بودن، عزت نفس پایین و ضعف عملکرد شغلی نیز میشود. برنامه های کوچینگ به طور کلی بیشتر به تنظیم اهداف و کمک به دستیابی به نتایج در زمانهای معین توجه دارد. کوچینگ بر این فرض استوار است که مراجع بیش از هر فرد دیگری بر شرایط خود آگاه است و با علم و اختیار فرایند کوچینگ را انتخاب کرده و نیازی به مداخله ندارند.
در برخی موارد برای کسی که مسائل پیچیده و چندجانبه و اساسی دارد، می تواند کوچینگ را تجربه کند ولی مسائل اساسی او حل نشده باقی باشد. اینکه مراجع به نتایج مورد نظر دست نیافته باشد معادل عدم درمان توسط مداخلات روانشناختی یا درمانی نیست. اگرچه کوچینگ معطوف به آینده است ولی ممکن است لزوما باعث نشود که مراجع به جلو حرکت کند بلکه باید رضایت و آرامش خود را در کنار تحقق اهداف مثبت خود به دست آورد.
تفاوت کوچینگ با آموزش چیست؟
برخلاف برنامه های آموزشی که به طور معمول کوتاه و میان مدت هستند، کوچینگ ممکن است سالها زمان نیاز داشته باشد. شاید برخی این امر را از محدودیت ها و موانع حرفه ای کوچینگ بدانند. متاسفانه این قضاوت چیزی شبیه نگاه سنتی در مورد روان شناسی و درمان است. کوچینگ یک فرآیند پیچیده است که نیاز به زمان دارد و مربیان حرفه ای باید همیشه مشتری را از طولانی بودن آن آگاه سازند.
البته اکثر مربیان علاقمند هستند که مرزهای حرفه ای خود و درمان های پزشکی را حفظ کنند و در صورت احساس نیاز به این نوع مداخله، با متخصصین مربوطه مشورت کنند. گاهی درمان در یک رابطه مربیگری با هدف بهبود شرایط زندگی و یا افزایش سلامت فردی همراه است تا با آزاد شدن از مشکلات ناشی از بیماری های مزمن و محدود به زمان و مبتنی بر ارزیابی نیازها صورت پذیرد.
به همین دلیل باید پیشرفت مراجع توسط مربی یا پشتیبان (دستیار) تحت نظارت باشد و ارزیابی پیشرفت فرایند کوچینگ توسط یک فرد آموزش دیده انجام شود. بدیهی است مربیان حرفهای در میانه راه ممکن است در صورت نیاز مراجع خود را به آموزش و مشاوره یا درمانگر مراجعه دهند تا برنامه مربیگری به موازات مداخله درمانی انجام شود.