لژیونر کسب و کار کیست؟
آنچه در مورد کاریابی بین المللی و کسب و کار در خارج از کشور باید بدانید
مدتی است که من واژهی «لژیونر کسب و کار» را که زیاد به کار میبرم. گاهی دوستان در حوزهی علم و فناوری سوال میکنند که اصلا این واژه را برای چه به کار میبری؟ و از کجا آوردی؟ باید تاکید کنم که استفاده از عنوان لژیونر کسب و کار صرفنظر از معانیاش صورت گرفته است.
لژیونر معانی و مفاهیم حتی نظامی و دفاعی دارد. اما آنچه که در فضای رسانه ای عبارت لژیونر مرسوم شده و افراد از آن استفاده میکنند بیشتر در حوزه ورزش است. شما هم احتمالا در حوزهی فوتبال شنیدید. ولی دقت کنید که وقتی این واژه به کار میرود ما اساسا در مورد چه کسانی بهکار می بریم؟
آنچه در این مقاله خواهید یافت:
یک لژیونر کسب و کار چه خصوصیاتی دارد؟
مثلا اگر ما بخواهیم بگوییم لژیونرهای فوتبال خودمان را نام ببریم، شما خیلی از آنها را میشناسید. برخی از افتخارات ملی ما هستند. در عرصهی والیبال تعدادی لژیونر را میشناسید. در بسکتبال تعداد انگشت شماری. در شطرنج چندتا و در ورزشهای دیگر چند نفر. حتی در حوزهی علم و فناوری، در عرصههای بین الملل و در حوزههای تجاری هم لژیونرهای متعددی حضور دارند.
من یک توضیح کوتاهی در باره لژیونر کسب و کار میدهم و بعد شما مثالهایش را تطبیق بدهید. خودتان ببینید که اساسا این عبارتی که من به نوعی از حوزههای دیگر به خصوص فوتبال گرتهبرداری کردم چقدر درمورد بحثهای مربوط به کارآفرینی، نوآوری و خلاقیت جایگاه دارد.
من ۴ اصل را برای لژیونر بودن در نظر میگیرم. اعتقادم بر این است که هرکس که این ۴ خصوصیت را داشته باشد به نوعی در حوزههای تخصصی خودش لژیونر محسوب میشود. اگر کسی میخواهد در حوزهی تخصصی خودش لژیونر بشود باید تلاش کند که به این چهار توانایی و قابلیت بهنوعی مجهز شود.
تخصص
۱- توانایی اول یک لژیونر در هر حوزهای که هست یک کاربلد تخصصی است، یک آدم حرفهای است. یعنی یک لژیونر فوتبال حتما بداند که فوتبال را در سطوح حرفهای و تخصصی خودش کاملا بلد است. در حوزههای علمی و فناوری همینطور.
استاندارد
۲- قابلیت دوم آشنا بودن با استانداردهای بینالمللی است. شما نمیتوانید یک آدمی باشید که مثل لژیونرها عمل کنید یعنی بتوانید همزمان در تیمهای داخلی و تیمهای خارجی بازی کنید، بتوانید در عرصههای داخلی و بینالمللی بدرخشید اما از استانداردهای حرفهای بینالمللی بیخبر باشید، نادیده بگیرید یا اساسا خودتان را به ابزارهای لازم بین المللی مثل دانستن حداقل یک یا بهتر است بگوییم دو زبان خارجی، غیر از زبانی که داریم به آن تکلم میکنیم در سطح ملی، حالا هرکسی در کشور خودش، داشتن تسلط به عرصههای کامپیوتر، آیتی، شبکههای اجتماعی، استفادهی مناسب از شبکههای تخصصی، آشنایی با استانداردهای حرفهای که وجود دارد.
اگر علاقه مند هستید در این باره بیشتر بدانید توصیه می کنم ویدیوی مهارتهای جدید برای کار و فعالیت در عرصهی بینالمللی را مشاهده کنید.
تجربه
۳- عنصر سوم که بهنظر من برای لژیونر شدن بسیار ضرورت دارد تجربهی خارجی است. من گاهی به دوستان میگویم که اگر شما حداقل یک دوست یا همکار از یک قاره از یکی از قارههای جهان داشتید یعنی شما پنج دوست از پنج قارهی جهان داشته باشید و اینها را بتوانید برای پنج سال در کنار خودتان نگه دارید.
لزومی ندارد باهم یک جا باشید ولی باهم در تعامل باشید، با هم در تماس باشید، در تبادل اطلاعات و دانش و حتی حس مثبت باهمدیگر باشید. بههمدیگر انگیزهی مثبت بدهید. از همدیگر احوال پرسی کنیم و از حال و روز هم خبر داشته باشیم؛ من میگویم اگر توانستید چنین شبکهای را در بین خودتان و اطرافیانتان، بهخصوص در اطرافیان حرفهایتان اگر توانستید ایجاد کنید میشود گفت که شما سومین عنصر کار بینالمللی و سومین عنصر لژیونر شدن را دارید.
بهعبارت دیگر مثلا اگر شما در حوزهی محیط زیست مشغول هستید آیا در استرالیا، در اروپا، در امریکای شمالی مثل کانادا، مکزیک، خود کشور امریکا، در امریکای جنوبی، در قارهی آفریقا و اصلا در همین قارهی آسیا، در همین کشورهای اطراف خودمان، در این ۱۰ کشور عضو همکاری اقتصادی اکو که فقط ایران یکی از اعضایش است، در آن ۹ کشور اساسا چند نفر را میشناسید؟ با چند نفر در ارتباط هستید؟ با چند نفرشان تبادل علمی و فنی دارید؟
وقتی که مقالهای منتشر میکنید، دستاوردی دارید برای چند نفر میفرستید؟ وقتی میخواهید کاری انجام بدهید، وقتی میخواهید سفر کنید اصلا یاد این میافتید که شما یک دوستی در گرجستان یا ترکیه یا یا مثلا در آلمان و اتریش دارید ؟ مثلا برفرض آیا به فکر این میافتید که من یک دوستی، همکاری، یک آشنایی در آنجا دارم. اگر دارید شما سومین عنصر فعالیت بینالمللی را هم دارید.
منافع ملی
۴- عنصر چهارم این است که از نظر من یک لژیونر کسی است که کار حرفهای انجام بدهد، استانداردهای بینالمللی را رعایت کند، ارتباطات بین المللی داشته باشد؛ اما مهمترین عنصر، عنصر چهارم است که در خدمت کشور خودش باشد یعنی اگر ما تواناییای داریم که میتوانیم از این توانایی استفاده کنیم، درهرجا که میخواهیم باشیم، من الان کاری به اینکه کسی در داخل کشور یا خارج از کشور است، یک پاسپورت یا چندتا پاسپورت دارد، از ملیت دیگری استفاده میکند یا نمیکند، من اصلا الان به اینها کاری ندارم.
اساسا اعتقاد من بر این است که یک لژیونر یک ایرانی موفق در عرصهی بینالمللی در هر حوزهی تخصصی که شما بخواهید بگویید بهنظر من فردی است که منافعاش برای کشورش برگردد. یعنی اگر یک فوتبالیست: ۱- حرفهای است، ۲- استاندارد بینالمللی دارد، ۳- ارتباطات بینالمللی دارد، ۴- باید در خدمت تیم ملی هم باشد.
لژیونر کسب و کار در یک ژانر!
یعنی اینطوری نیست که ما یک فوتبالیست خیلی خوب ایرانی داشته باشیم که مثلا در بازیهای اتحادیههای اروپا یا کشورهای دیگر دارد بازی میکند، قطعا آن آدم هم باعث افتخار ما است، هر ایرانی موفقی در هرجای دنیا باعث افتخار همهی ما است، اما لژیونر نیست اما کسی نیست که در خدمت منافع ملی هم قرار بگیرد، کسی نیست که وقتی قرار است که یک تیم ملی تشکیل بشود در کنار بقیه قرار بگیرد و باعث افتخار آفرینی برای کشورش بشود.
لذا من میگویم اگر در حوزهی علم و فناوری آیتی هستید، اگر در حوزهی محیط زیست، اگر تخصص شیمی دارید، اگر تخصص بیولوژی دارید، اگر تخصص مذاکرات بینالمللی دارید، اگر یک بازرگان حرفهای هستید، اگر یک صنعتگر هستید، اگر میتوانید کارآفرینی انجام بدهید در هر حوزهای که تخصص دارید به این ۴ عنصر توجه کنید: ۱- حرفهای باشید، ۲- استانداردهای بینالمللی را رعایت کنید، ۳- ارتباطات بینالمللی داشته باشید، ۴- هرجا و در هر شرایطی قرار میگیرید در خدمت کشور خودتان باشید.
دست یک هموطن دیگر خودتان را بگیرید. برای ارتقا پیدا کردن در همان حوزهی تخصصیای که شما هستید.
باید بدانید که افتخار شما در هر عرصهی بینالمللی که هستید بهجز خودتان به افراد دیگری هم تعلق دارد. آنان که به شما مشاوره دادند یا حتی از شما مشاوره گرفتند. آنها که با منتورینگ، کوچینگ، اینکه بتوانند ارتفاع بینالمللی شما را افزایش بدهند، تلاش کردند. چراکه ما در کنار هم یک تیم ملی، در کنار هم یک ملت قوی و با افتخار خواهیم بود.
بهجای اینکه یک تک ستاره در آسمان جهان باشیم بیایید همهمان باهمدیگر مجموعهای از ستارههایی باشیم که در دنیا بدرخشیم و باعث افتخار خودمان و آیندگان باشیم. برای تکمیل این بحث توصیه می کنم ویدیوی خصوصیات و ویژگیهای یک لژیونر کسب و کار را حتما مشاهده بفرمایید.
برای لژیونر بودن چه باید کرد؟
ما درمورد خصوصیاتی که باید برای لژیونر شدن داشته باشیم برای حوزهی فعالیتهای بینالمللی صحبت کردیم. درمورد حرفهای بودن، در مورد استانداردهای بینالمللی، در مورد داشتن ارتباطات بینالمللی و از همه مهمتر اینکه باید بهعنوان یک لژیونر درخدمت کشور خودمان و منافع ملی خودمان هم باشیم اما علاوه بر این خصوصیاتی که گفته شد خود افرادی که علاقهمند هستند در حوزههای بینالمللی فعالیت کنند یکسری ویژگیهایی هم باید داشته باشند.
تجربه آموزی کنید
کتابهای جالبی در این زمینه وجود دارد. کتابهایی هست که خاطرات افراد موفق، ویژگیهایی که دارند و همینطور شرایطی که باعث شده که بتوانند در عرصههای بینالمللی موفق باشند، کارهای جالبی انجام بدهند، بعضا کارهای خارقالعادهای هم انجام نمیدهند اما بههرحال از یک ظرفیتهای خاصی برخوردار هستند و ضمنا بهعنوان فردی وابسته به یک ملیت، کشور و با منافع ارزش معنوی برای کشور خودشان هم مطرح هستند کتابهای خوبی نوشته شده.
یک کتاب در این خصوص کتاب ۲۰۰ تجربهی موفق است و همینطور کتابهایی که در خصوص افرادی که در حوزهی فوتبال بهخصوص در این زمینه فعال بودند به این جهت که من قبلا هم عرض کردم واژهی لژیونر را اساسا ما در حوزهی ورزش بیشتر شنیدیم اگرچه در حوزهی هنر، در حوزهی فرهنگ، در حوزهی بسیاری از عرصهها، در سینما سراغ دارید، نویسنده سراغ دارید، کسانی که در حوزههای هنری حتی در بحثهای اقتصادی یعنی کسانی که بهعنوان کارآفرین موفق در نقاط مختلف جهان یا داخل کشور فعالیتی کردند که در عرصههای بینالمللی توانستند وارد بشوند را آشنایی دارید.
نمونههایی که در این کتابها میشود دید از چندتا ویژگی هم نام میبرند که من علاقهمند هستم در مورد این ویژگیها صحبت کنیم.
خلاق و روزآمد باشید
یکی از این ویژگیها ویژگی خلاقیت است اینکه اساسا اینطور افراد وقتی میخواهند وارد عرصههای بینالمللی بشوند و وقتی میخواهند کارهای سطوح بالاتر از سطوح معمولی را انجام بدهند حتما از قوهی خلاقیت و توانایی خلاقانهی خودشان استفاده میکنند و معمولا بهطور شاید عرفاش این است که میگویند کار را به روش معمولی انجام نمیدهند، همیشه سعی میکنند یک خلاقیتی در انجام کارهایشان داشته باشند اما در عین خلاقیت یک ویژگی دیگری دارند و آن هم ویژگی روزآمد بودن است.
یعنی شما نمیتوانید خلاقیتی داشته باشید که این خلاقیت اساسا زماناش را از دست داده باشد، این خلاقیت باید با شرایط روز هم تطبیق کند. خلاقیتی که تکنولوژی با آن همراه نباشد. خلاقیتی که شرایط فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و شرایط روز جامعهای که قرار است آن فعالیت در آن انجام بشود اگر این شرایط روزآمد نباشد آن خلاقیت هم شاید خیلی به کمک افراد نیاید.
فرصت طلبی، خوب است یا بد؟
اما علاوه بر این دو حوزه و دو ویژگیای که میشود گفت ویژگیهای خیلی مهم هستند، ویژگی فرصت طلبی است. ویژگی فرصتطلبی را ما در ورزش بیشتر با آن مواجه می شویم.
ستارههای فوتبالی که در همهی دنیا هستند، ستارههای ورزشی که در همهجای دنیا هستند شاید مقدار قابل توجهی از شهرت و موفقیت و لژیونر بودنشان را مدیون استفاده از فرصتها و لحظههایی هستند که این لحظهها بهطور خاص، در یک زمان خاص، در یک شرایط خااص فراهم میشود و بهترین عکس العمل را هم افراد درموردش بروز میدهند لذا فرصتطلبی نه یک عنصر منفی بلکه یک عنصر مثبت برای استفاده از شرایطی است که در پیش روی ما است.
مثل بسیاری از فرصتهایی که برای افراد پیش آمده و تبدیل به یک بیزینس موفق شده، تبدیل به یک ویژگی موفق شده و بعضا این شرایط و این فرصتها ناشی از بهوجود آمدن یک چالشی، مشکلی و دردسری بوده. اما افراد توانستند با استفاده از خلاقیتهایی که دارند این شرایط را از چالش به فرصت، و از مشکل به یک موفقیت تبدیلش کنند لذا این خصوصیت یک خصوصیت بسیار خوبی است.
صبور باشید
نکتهی آخری که من بهعنوان یک ویژگی مهم درمورد فعالیت های بینالمللی، در همهی عرصهها، چه عرصهی محیط زیست، چه در عرصهی هنر، چه عرصهی کسب و کار میتوانم خدمت شما بگویم موضوع تجربه است و موضوع صبر و حوصله برای انجام دادن کارها است.
یعنی ما باید دقت داشته باشید یک مقداری از این نگاهی که فکر میکنید که باید کاری که امروز کلید میزنید حتما باید در زمان کوتاه جواب بدهد یک مقداری باید از آن فاصله بگیرید. یک نقشهی راهی داشته باشیم.
چالشهایی که پیشرو داریم، فرصتهایی که وجود دارد، موقعیتهایی که ممکن است در حال حاضر داشته باشید و در آینده به آن دست پیدا کنید اینها را در یک قالبی بهصورت زمانبندی شده برایش یک چهارچوبهای کنترلی هم طبیعتا میتوانید بگذارید و در یک زمان منطقی و با در نظر گرفتن همهی جوانب، محدودیتها و فرصتهایی که دارد ما میتوانیم به این فرصتها برسیم.
امیدوارم این ویژگیها که ویژگیهای خلاقیت، روز آمد بودن، فرصتطلبی و استفاده از تجربه و داشتن صبر و حوصله است را به مجموعهی تواناییهای خودتان استفاده کنید و بتوانید هم در زندگی خودتان موفق بشوید، کارهای خوب انجام بدهید و برای کشور عزیزمان ایران افتخار آفرین باشید. هرجا که هستید صحیح و سالم و شاد و پیروز و موفق باشید و نام ایران را بیش از پیش عزیز کنید.
خلاق باشید ولی رویاپردازی نکیند
شاید بسیاری از ما رویای فعالیت در عرصه بین المللی را داشته باشیم و مایل به تجربه شکل تازه ای از زندگی هستیم ولی نمیدانیم برای کار و اشتغال در خارج از کشور باید چه قدم هایی برداشت. البته پیدا کردن یا ایجاد فرصت کاری به دلیل تنوع نظام های اداری کمی دشوار است ولی با اطلاع از چند ترفند و بهره مندی از تکنولوژی و شبکه های اجتماعی، دستیابی به این آرزو می تواند راحتتر شود.
هر یک از ما می توانیم نقش تخته سیاهی را داشته باشیم که اشتغال و توسعه فردی و اجتماعی پایدار را به فرزندانمان آموزش دهیم و از جوانان خود قهرمانان با استانداردهای جهانی بسازیم که نه تنها در صحنه داخلی بلکه در عرصه های سخت و پر فراز و نشیب جهانی نیز همانند یک «لژیونر» بدرخشند و باعث افتخار خانواده و شهر و کشور خود باشند.
لژیونر کیست؟
در ارتش روم باستان به سربازانی کارکشته که شبیه رنجر های امروزی بودند لژیونر گفته میشد ولی در عالم ورزش این اصطلاح به بازیکنی گفته میشود که در باشگاهی خارج از کشور خودش بازی کند. به همین دلیل ما به فوتبالیست های ایرانی که در باشگاههای خارجی بازی میکنند «لژیونر» میگوییم.
کارشناسان و حرفه ای ها نیز باید بدانند که مهارت های بازار کار در جهان به روز شده است و اگر در فکر استخدام در یک شرکت یا موسسه تولیدی، خدماتی یا علمی و یا راه اندازی یک کسب و کار در خارج از کشور هستند، باید دانش عمومی خود را ارتقاء دهند و استراتژی رفتاری خود را برای ورود به بازار کار جهانی تقویت کنند تا بتوانند مثل یک لژیونر ورزشی و در عرصه رقابت بازار کار جهانی برای خود جایگاهی شایسته پیدا کنند.
شما از کدام دسته افراد هستید؟
یکی از راهبردهای فعالیت حرفه ای این است که افراد چالشگر و ریسک پذیر را از کارمندان و کارآفرینان معمولی جدا کنند. این روش را مدل «مبارز یا نگران» (Warrior vs. Worrier) می نامند.
برخی اعتقاد دارند ایده از ترس متولد می شود ویک فرد شجاع در فعالیت حرفه ای خود از نگرش “بازی برای به دست آوردن” استفاده میکند و حتی در این راه از «مبارزه» با رقیب نیز فرار نمیکند. در مقابل، عده ای هم طرفدار کسب و کار با “نگرش مبارزه نکردن” هستند. این روش را مدل مبارز (Warrior) در برابر نگران (Worrier) نامیده اند که یک مفهوم مدیریتی را پوشش داده است.
حرفهای رفتار کنید
یک فعال حرفه ای همیشه باید یک سبک تهاجمی نیز در نظر داشته باشد تا از آن برای پیروزی در بربر رقبا استفاده کند. این رویکرد همچنین برای مدیریت، نگهداری و یا غیرفعال کردن اموری که از کنترل خارج می شوند نیز کاربرد دارد که روشی برای دفاع از موقعیت به دست آمده است تا زمین بازی و دستاوردهای قبلی را از دست ندهند.
دنیای امروز به هیچ وجه از استراتژی “آماده شو، شوت بزن، جشن بگیر” حمایت نمی کند، بلکه با تکیه بر توانایی و قابلیت مدیریت، به سمت پیشرفت حرکت می کند. یک “مبارز” برنامه کاری خود را ترسیم و مورد بازنگری قرار داده تا نقاط قوت و ضعف خود را ببینید ولی با کابوس ترس از رقیب فلج نمی شود، به عقب برنمی گردد و از ترس شکست در آینده در بستر مرگ نمیخوابد!
یک مبارز میداند رشد و پیشرفت و تکامل منتظر کسی نمی ماند و به همین دلیل کارهایی را انجام می دهد که با تفکر و تحقیق و آگاهانه انتخاب کرده و حتی ممکن است همیشه بازده دلخواهی نداشته باشند اما همیشه موجب پیشرفت می شوند حتی اگر درسی باشند که از یک شکست آموخته شده باشد.
ویدیو: گفتگوی دکتر فاضل با دکتر بهشتی مدیر عامل Boreal Light GmbH آلمان
باید و نبایدهای فعالیت بینالمللی
باتشکر
بسیار مفید و سازنده بود
سپاس از توجه شما
خرسند خواهیم شد ما را نقد کنید
پیشنهاد میکنیم این مطلب را ببینید:
https://www.amfazel.com/برای-استخدام-در-شرکت-های-خارجی-چه-کار-با/