آنچه در این مقاله خواهید یافت:
نکات مهم در هدفگذاری
اگر علاقهمند به ورود به یک کسب و کار جهانی، یا استخدام در یک موسسه ی خارجی یا شرکت بین المللی هستیم، لازم است هدفگذاری انجام دهیم. در مورد هدفگذاری در ویدیوهای گذشته صحبت کردیم که باید چه مولفههایی داشته باشد. اما یک سری نکات و دامهایی در افراط و تفریط وجود دارد که در بعضی از مثال ها توضیح بیشتری میدهم.
خصوصیات اهداف
ما برای انجام فعالیتها هدفگذاری میکنیم. این اهداف باید مشخصاتی داشته باشند. این خصوصیات را یک هدف ممکن است داشته باشد اما گاهی افرادی مراجعه و سوال میکنند که من این کارها را هم انجام دادهام. اتفاقاً با روش اِسمارت هم آشنا بودم اما به هدف مورد نظر دست نیافتم و وقتی که وارد عمل شدم اتفاقاتِ دیگری افتاد.
مهم ترین نکته ای که برای رسیدن به اهداف باید در نظر بگیرم این است که اقتضائات مسیری که به سمت هدف میپیماییم را در نظر بگیریم. یعنی باید در راستایِ رسیدن به آن هدف ظرفیتهای فردی، حرفه ای و سایر مولفه ها را در نظر بگیریم. باید برای رسیدن به نقطه هدف ابزارها و مولفه های مورد نیاز را در کنار هم تنظیم و فراهم کنیم.
چالشهای راهاندازی یک کسب و کار در اروپا
به عنوان مثال فردی به اروپا آمده و میخواهد کاری را انجام بدهد و یک بیزینسی را شروع کند. آن فرد هدفگذاری کرده و تمام عناصر لازم برای راهاندازیِ یک بیزینس را درنظر گرفته است. اما پس از گذر زمان و مواجهه با امور در کاری که مطمئن بوده در زمان مشخص به هدف مورد نظر نرسیده است.
این موضوع را وقتی واکاوی میکنیم، میبینیم که هدفگذاری درست انجام شده و تمام مولفههای یک هدف را دارد. اما بعضی موضوعات را درنظر نگرفته است. مثلا وقتی این فعالیت را شروع کردهاند خارج از کشور را در نظر خود یک مدینهی فاضلهای درنظر گرفتهاند. که وقتی اروپا به میرویم و آن چیزهایی که ما در مورد اروپا شنیدهایم این اتفاقات میافتد. ولی در عمل میبینند که تبعیض نژادی وجود دارد. این که من خارجی هستم یک مانع است. حتی موضوعِ دین، تبعیض جنسیتی، اینهایی که بطور معمول میگوییم در خارج نیست یا کمتر هست، وجود دارد. این مشکلات میتواند مانع از رسیدن یک هدف برنامه ریزی شده به موفقیت باشد.
یک تجربه کاربردی
برای مثال مواردی که آن برخورد کردهام را برای شما بیان میکنم. اولی در فضای دانشجویی و کار کردن در فضای علمی و فنی است. مثلا در رشتههایی مانند نانوتکنولوژی، هوافضا یا بعضی از رشته های دیگر فضا و شرایط استخدامی با شرایط شما تطبیق میکند. اما وقتی که شما وارد عرصه ی رقابت میشوید و حتی اکثر مولفه های موفقیت را دارید ولی جذب نمیشوید. فقط به خاطرِ اینکه شما از ملیتی هستید و آن سازمان، آژانس یا شرکت نمیخواهند کسی را از آن ملیت جذب کنند. برای مثال بسیاری از افراد کار پرستاری کودک یا مراقبت از بیماران یا افراد در منزل را به بعضی از ملیت ها نمیدهد.
مثلا در بعضی از کشورها اگر قرار باشد شخصی را برای مراقبت از فرزند در منزل استخدام کنند، حساسیت های خاصی برای گزینش دارند. به فرض مثال حاضر نیستند افرادی را از یک سنی، نژادی، رنگی یا حتی یک مذهبی استخدام کنند. بنابراین به این موضوع دقت داشته باشید که وقتی گفته میشود تبعیض نژادی یا تبعیض جنسیتی نیست، بعضی جاها این قوانین نانوشته است. این قوانینِ نانوشته بعضاً مانعِ دسترسی ما به آن دسته از اهدافی میشود که برایشان وقت گذاشتیم، برنامه ریزی و تلاش کردیم.
یک تجربه دیگر
یا مثال دیگری میزنم، فرد دیگری نزد من آمد که علاقهمند بود فعالیت تجاریای را در یکی از کشورهای اروپایی راهاندازی کند. مثلا علاقهمند بود در رومانی یا مجارستان فعالیت تجاری را انجام دهد. همهی هدف گذاری درست انجام شده بود، ابزارها و مولفههای لازم را هم داشت. اما به نظر میرسید با توجه به ساختارِ اجتماعی و فرهنگیِ این کشورها بخ نتیجه مطلوب دست نیابد. چون در این کشور ها هنوز شاکلهی بینالمللی و یک تنوعِ قومی و فرهنگی اتفاق نیفتاده است. عدم وجود موارد فوق منجر به این میشود که یک خارجی به سختی واردِ فضایِ کارِ عادی و روتینِ بیزینسیِ این کشورها شود. به نظر میرسید که در آن کشورها امکان موفقیت کمتری خواهد داشت.
این فرد با مشورت به کشورهای دیگری برای اجرای تجارت خود فکر کرد. در شهر دیگری مثلا در ویَن (اتریش) در ژِنِو (سوییس). بعضی از کشورهای اسکاندیناوی، شهرها در اروپا یا امریکا یا حتی استرالیا و نیوزلند هستند یک شاکلهی بین المللی تر و جهانی تر دارند. در نتیجه خیلی بازار برای افراد لوکال نیست و در آنجا این قوانین نانوشته، تبعیض نژادیها و فرهنگها زمینه ای برای بروز پیدا نمیکند. بنابراین در این شهر علیرغم اینکه هزینه های بیشتری متحمل شد، اما در نهایت سود بیشتری به دست آورد و فعالیت بهتری را رقم زد.
ترفند مهم در هدفگذاری
بنابراین وقتی هدفگذاری انجام میگیرد، باید به تمام عناصر اطراف دقت کنیم. قوانین نانوشتهای که هست یا موانعی که وجود دارد. حتماً به این نکته هم دقت بکنیم که بعضاً افرادی ممکن است باشند که تجربیاتی در همان کشور و با همان شرایط داشته باشند. ولی برخی از این شرایط در مورد ما مصداق نکند؛ چه تجربیات مثبت چه منفی.
ممکن است فردی در جایی محدودیتی داشته است؛ اما ممکن است در گذر زمان، تغییراتِ سیاسی، فرهنگی و اجتماعی که در آن کشور یا منطقه رخ داده و آن محدودیت خود به خود حذف شده باشد. یا حتی ممکن است یکسری محدودیت های دیگری ایجاد شده باشد. بنابراین حتما وقتی که هدفگذاری میکنیم به این عناصر نانوشته و این مسائل حاشیهای هم یک دقتی بکنیم. برای اینکه در رسیدن به هدف با یک مانعِ ضعیف اما جدی، غافلگیر نشویم.