اخیراً یک دانشجویی که به جمع Coacharya پیوسته بود از من نکاتی رو درباره نحوه موفقیت در مسیر یادگیری کوچینگ پرسید. این قضیه باعث بازتابی از تجربیاتم از PCC ACTP شد و اینکه چگونه این بازنگری (توصیه ها- درس ها ) ممکنه به دانش آموزانی که در آینده به جمع ما خواهند پیوست کمک کند.
آنچه در این مقاله خواهید یافت:
ورود
با آمادگی و احساسی باز وارد عرصه یادگیری شوید. ممکن است این وسوسه وجود داشته باشه که قبل از شروع دوره اطلاعات جمع اوری کنید – می دانم که این کار را کردم. من یک ماه قبل از شروع کلاس ، تعدادی کتاب کوچینگ خریدم ، که بعضی از آنها را هنوز نخوانده ام. پس از شروع دوره، متوجه شدم که باید برخی از خواندن هایم را یاد نگیرم و کمی تواضع یاد بگیرم.
چرا؟
من این دوره را برای یادگیری کوچینگ گذراندم ، نه برای نشان دادن دانش خود از اولین کلاس . مگر اینکه مربی شما لیست خاصی برای مطالعه به شما داده باشد تا زودتر بخوانید، حضور با ذهن باز سر کلاس و پذیرش یادگیری مهمترین چیز است. اگر براتون مشخص شده که کتابی رو قبل از شروع دوره مطالعه کنید، آن کتاب، انسان شدن به نویسندگی کارل راجرز هست. این کتابی است که جزء همه سیلابس دوره های درسی کوچاریاست و یک منبعی فوق العاده است.
حضور داشتن
حضور به معنای کاملاً متفاوتی از آنچه ما در عناصر یادگیری “سنتی” عادت کرده ایم است. هنگام شرکت در یک دوره مجازی ، همانطور که برای من رخ داد، ممکن است حواس پرتی ها ی نهانی بیشتر از یک محیط کلاسی سنتی برای شما اتفاق بیافتد. وقتی خاموش کردن دوربین کامپیوتر به سادگی انجام می شود ، بررسی تلفن و پاسخ دادن به پیامها راحت تر و کمتر خجالت آور است، زمان یادگیری ارزشمندی را نیز از دست خواهید داد. من متوجه شدم وقتی که دوربینم روشن است، نسبت به زمان هایی که دوربینم خاموش است صادقانه تر برخورد می کنم و در بحث درگیرترم هستم . همچنین پیشنهاد می کنم تلفن همراهتون را در طول کلاس خاموش کنید تا وسوسه های چک کردن به حداقل برسد.
مهم است که تا آنجا که ممکن است در کلاس ها شرکت کنید زیرا بحث و تعامل گروهی بخش بزرگی از فرایند یادگیری است. اما در مواقعی که یکی دو کلاس که ممکن است یکیش از دست برود ، قطعاً می توانید ضبط شده کلاس را به صورت فعالانه تر گوش کنید. سعی کنید طوری صحبت کنید که انگار سر کلاس هستید. برای من ، این بدان معنا بود که برخی از سوالات را با صدای بلند پاسخ می دادم انگار که در برنامه زنده شرکت کرد ام.
گوش دهید
آموزش مربیان با گروه های مختلف، فرصتی عالی برای تقویت مهارت های گوش دادن و یادگیری از تجربیات دیگران است . همچنین می تواند چهره زشت ایگو رقابتی را نشان دهد. در روزهای اولیه آموزش کوچینگ، من خود را بی حوصله در انتظار مکث مکالمه می دیدم تا بتوانم چیزی را که فکر می کردم برای مربی من تأثیرگذار است به اشتراک بگذارم. وقتی بعداً ضبط آن جلسات اولیه را مرور کردم ، با خودخوری به این نتیجه رسیدم که گاهی اوقات بخاطر بی حوصلگی ام نکات مهی از دست داده ام! ما با گوش دادن فعال، بسیار بیشتر می آموزیم همچنین گوش دادن فعال برای کوچینگ تمرین بسیار خوبی است.
وقتی سکوت می کردم و گوش می دادم ، از دیدگاه های مختلف درون گروه خود قدردانی می کردم و چیزهای زیادی از همکارانم می آموختم.
تمرین
وقتی از شما دعوت می شود تا گروه های سه نفره ای برای تمرین همسطح تشکیل دهید، گروه های سه نفره ای خود را تشکیل دهید ، جلسات منظمی برپا کنید و به این روند پایبند باشید!
تمرین هم سطح، تمرین همسطح، تمرین همسطح.
هماهنگی سه برنامه مختلف و متعهد شدن به یک زمان مناسب برای همه شما می تواند چالش برانگیز باشد ، اما ان را در اولویت قرار دهید – این جلسات به اندازه حضور در کلاسها مهم هستند. تنها راه برای شروع به کارگیری آموخته های خود این است که آنها را با همکلاسی ها خود آزمایش کنید. متأسفانه ، من وقتی که تعهدات کاری و خانوادگیم بیش از حد سنگین شد ، تمرین همسطح را کنار گذاشتم و از این کار پشیمانم. در کلاسهای بعدی خود احساس می کردم از برخی از گروه ها عقب ماندم زیرا به سادگی تمرین کوچینگ را برای تکمیل و توسعه آنچه در کلاس یاد می گرفتیم ، نداشتم.
یکی دیگر از دلایل مهم و حیاتی برای پایبندی به تمرینات همسطح این است که ساعتها به عنوان ساعتهای پرداختی ICF در نظر گرفته می شود ، چیزی که وقتی زمان جمع بندی ساعتهای کوچینگ شما فرا برسد ، مدیون آن خواهید بود.
تمرین کوچینگ شامل سلف –کوچینگ (خود- مربیگری) نیز هست. ما یاد می گیریم که چطور سلف –کوچینگ (خود- مربیگری) انجام دهیم و این یک ابزار باورنکردنی است که من تا آخر عمر در کنار خود خواهم داشت. سلف –کوچینگ (خود- مربیگری) به من کمک می کند تا مربی (کوچ ) بهتری باشم و همچنین انسان بهتری باشم.
بازخورد
من بیشتر به این علاقه دارم که در طول کلاس یا سخنرانی یادداشتی برندارم و این مسئله به اندازه اینکه در مباحث تعامل می داشتیم و شرکت می کردیم اهمیت نداشت. با این حال، من باید زمان بیشتری را برای یادداشت برداری پس از هر کلاس و هر جلسه تمرین کوچینگ صرف می کردم. هنگامی که من بعداً برای ارائه مدارک اعتباربخشی خود آماده می شدم ، می خواستم برگردم تا به برخی از ضبط های کلاس گوش دهم.
اگر در مورد مطالبی که در کلاس ارائه می شد ، نکات ساده ای را یادداشت می کردم ، دسترسی به اطلاعات مورد نیاز من بسیار آسان تر می شد ، شاید در یادگیری ها یا تغییرات بعدی که برای من پیش می آمد ، عمیق تر غوطه ور شوم.همچنین یادداشت برداری شروع یک عادت عالی است. بازتاب بعد از جلسات کوچینگ در رشد من به عنوان یک مربی مهم است و همچنان برای من کاربردی است و به من کمک می کند تا موانع خاصی را که در برخورد با برخی از مشتریان داشتم ، پشت سر بگذارم.
فعالیت های جنبی
با سامانه LMS کار کنید و تکالیف خود را انجام دهید! این کار نه تنها به شما در پیشرفت دوره کمک می کند ، بلکه برخی از کارهای مقدماتی برای اعتبارسنجی را جلو خواهد برد.
زمانیکه من در مراحل درخواست مدرک EMCC خود بودم ، آرزو می کردم که تکالیف را زودتر در پروفایل خود انجام داده بودم، زیرا مطالب کلاس را در ذهن داشتم و این امکان برایم فراهم بود تا بازخورد بگیرم. من خیلی توصیه می کنم که وبینارهای شگفت انگیزی که موضوعات مختلفی را پوشش می دهد از طریق Coacharya دنبال کنید، زیرا یادگیری شما را تقویت کرده و درک شما از کوچینگ را عمیق تر می نماید.
پذیرش
به گفتگوی بازخوردی خوش آمد بگید! حضور ناخوشآیند را تغییر دهید و از ان دعوت به عمل بیاورید. در یک گفتگو که با مگدا در کوچاریا داشتم، به این اشاره کردم که من به بعضی از بازخورد های فایل های ضبط شده ام منو آزار می داد و من پیغام می دادم که من ریکوردینگ بعدی ام را برای منتورم نخواهم فرستاد تا اینکه کامل و بدون نقص باشد. او به من یادآوری کرد که کامل گرایی غیر ممکن است و این را اضافه کرد که من هزینه و تعهد بخاطر اینکه یکی ازم تعریف کنه نمی پپردازم. (یعنی تو برای این هزینه می کنی که یکی ازت انتقاد کنه و بهت بازخورد بده). اونجاا بود که اهمیت تجربه آموزگارم و ساختار انتقادی را فهمیدم .همان روز فایل ضبط شده ام را بارگذاری (ارسال) کردم و تایید شد.و به سطح PCC ارتقا پیدا کردم.
