بعضی مسائل ما را به زیر سوال بردن هوشمندی انسان سوق میدهد. کلمه “منتور” اصالت عظیمی دارد. این واژه اشاره به الهه خرد “آتنا” دارد که در ادیسه هومر، به مشاور مطمئن ادیسه و راهنمای پسرش تلماخوس تبدیل شد. در مقابلِ منتورینگ، کوچینگ از کلمه “مربی” یا همان “کوچ” در قدیم به یک حرفه رایج اشاره داشته و با تحقیر، به کمک معلمی که دانش آموز را در طول یک آزمون هدایت میکرد گفته میشد.
آنچه در این مقاله خواهید یافت:
چرا امروز کوچینگ را تحسین و منتورینگ را تحقیر میکنیم؟
وقتی حقیقت عبارت “ذهن آگاهی” یا mindfulness را که کلمهای است که توسط یک دانشمند پالی باسواد ساخته شده، در مقایسه با وضعیت شگفتانگیز “بیذهنی” یا mindlessness زیر سوال میبریم، مردم تصور میکنند که ما عقل خود را از دست دادهایم. اما خب، هوش آدم محدودیتهایی دارد!
باید این سوال را از خود بپرسیم که: چرا منتورینگ توسط برخی افراد و موسسات زیر سوال رفته است؟ آنها از چه چیزی میترسند؟
واژه منتور ، آتنا الهه خرد، معادلی در زبان سانسکریت دارد به اسم “Acharya”، خردمندی که شما را همراهی میکند (chariya به معنای قدم برداشتن خردمندانه یا همراهی خردمندانه، پیشوند “a” به معنی “با” است). نام موسسه Coacharya از همین ریشه سانسکریت گرفته شده است که به دلیل ضرورت به کلمهای که امروز برای توصیف این حرفه نجیب استفاده میشود، اضافه شده است.
Acharya پایه و اساس سیستم gurukul برای یادگیری Vedic بوده و هست (زبانی قدیمی تر از خود سانسکریت)، که خود آن بر اساس اصول Sravana manana nidhityasana ایجاد شده است که ترجمه ضعیف آن عبارتست از : “حس از طریق شنیدن (چون ۵۰۰۰ سال پیش هیچ زبان ارتباط نوشتاری وجود نداشته است) و انعکاس و تجربه آن در عمل” که پیرو آن در اثر عمل و تجربه، دانش به آگاهی تبدیل میشود.
منتورینگ چیست؟
منتور (اشاره به الهه) از آگاهی سن و تجربه برخوردار بود. منتور نصیحت نمیکرد یا مسالهای را حل نمیکرد. منتور نمیگفت که چه باید کرد. منتور فراگیران را از طریق فرایند آگاهی و عمل راهنمایی میکرد. با عمیق شدن در درون آنان از طریق گوش دادن مشاهده گرانه، کنجکاو، همدلانه و مولد به علائم کلامی و غیرکلامی آنان، با تصدیق، تشویق و با بیان دریافتهای شهودی خود، و سپس آرام آرام با جستجو و کاوش در ذهن فراگیران برای برانگیختن آگاهی و سپس انجام عمل متناسب آن. این خیلی بیشتر از کاری است که یک کالسکه به عنوان وسیله حمل و نقل مکانیکی می تواند انجام دهد.
پیوند منتورینگ و کوچینگ
نگاههای خردمندانه در حال پیوند دادن منتورینگ و کوچینگ هستند. در واقع همه باید این کار را انجام دهیم. منتورینگ تبدیل به یک واژه بد شده است چون ما آن را به فردی نسبت میدهیم که به خود اجازه میدهد به دیگران راهحلهایی بر اساس دیدگاه و قضاوت خودش ارائه دهد. این تعریفِ یک منتور نیست.
عجیب اینکه عبارت قدیمی “منتورینگ معکوس” از احترام و مقبولیت بیشتری برخوردار است. این واژه به فرد جوانی که شخص مسنی را راهنمایی می کند اشاره دارد. این معنا در دنیایی کاربرد دارد که اساسا دانش و آکاهی تابعی از سن و موقعیت اجتماعی افراد نیست؛ شاخص فاصله قدرت هستد.
رقابت منتورینگ و کوچینگ
جلسات کوچینگ مانند بسیاری از جلسات منتورینگ برگزار میشود. اگرچه در منتورینگ کمتر در مورد میزان فروش، اهداف آینده و سهام شرکت گفتگو میشود. ولی منتورینگ و کوچینگ هر دو، زمانی که نیاز به تصمیمگیری وجود دارد اهمیت دارند.
همانطور که حدس میزنید، در منتورینگ مداخله وجود دارد. مثلا در یک بازخورد گفته میشود: “من میفهمم که اوضاع چگونه است. میدانم چه احساسی داری. بهترین راه، نادیده گرفتن این مشکل و ادامه کار است.”
اما در کوچینگ، مراجع است که تصمیم میگیرد به «مشکل» اهمیت بدهد یا نه. اینکه آن را نادیده بگیرد یا خیر کاملا وابسته به نظر اوست. دخالت کوچ در این موضوع به معنای فاصله گرفتن از کوچینگ و ادغام کوچینگ با منتورینگ است.
سخن پایانی
با ورود نسل جوان و تنوع در نیروی کار، بیش از هر زمان دیگری، رهبرانی باید نگاهی دقیق به چگونگی ایجاد ارتباط با پرسنل داشته باشند. اگر پیام عملکردی توسط مدیران و رهبران سازمانی قابل دریافت نباشد، نتایج کسب و کار، همراه با عملکرد و اخلاق کارکنان، به طور حتم آسیب میبینند. در این شرایط با کوچینگ و منتورینگ هم راه زیادی تا حل بحران خواهید داشت.
ترجمه و تالیف: کاوه قیاسی